Date Range
Date Range
Date Range
Monday, August 06, 2012. Would you still love me in the morning? Forever and ever, babe. Monday, December 27, 2010. I was a happy kid with no worries. I get bombarded with sad thoughts and memories as i try to sleep every night. So much has happened and i cant remember much? This week.
اسمتو گذاشتم نفس تا همیشه محتاجت باشم. روز ها پشت سر هم مثل برق و باد می گذشت که سال 84 ما با هم آشنا شدیم . دوستی اولیه ی ما مانند هر آشنایی اولیه معمولی و سطحی بود سه سال به همین روال برای ما گذشت تا اینکه درس هر دوی ما تمام شد. و از هر کوچه و محلی روزی چند بار رد شیم اونجا دیگه قلمرو ما میشه و کسی جرات اینکه احساس گردن کلفتی رو کنه نداره.
اولش خوب بود دوسم داشت. قرار بود مال هم شیم. تا زمانی که تو پیدات شد. کم کم ازم دورش کردی. یه روز با دوست اجتماعیش یعنی تو دیدمش. تو آشغالی رو داری میخوری که من. اما بدون اون که نفسش رو ول کرد روزی نفس مصنوعیشم ول میکنه. تنت ﮐﻪ ﺑﻮی ﺩﯾﮕﺮی بگیﺮد. ﺗﺎ ﺁﺧﺮ عمﺮ ﺑﺮ ﻣﻦ. نمیدونم از کجا شروع کنم قصه ی تلخ سادگیمو.
Tuesday, September 25, 2007. Michael Vick and the Pounce Factor. Where were we when Mrs. Ease up pet huggers and smell the litter box that you have created. Sunday, September 9, 2007.
لحظات بزرگ آن لحظاتی نیست که دیگران برایت هورا بکشند! آن لحظاتی بزرگ است که تو تنها مانده ای و هیچ کس به تو اعتقادی ندارد. عاقبت همه ی ما زیر این خاک آرام خواهیم گرفت. مردم پشت سر خدا هم حرف میزنند! بیخیال حرف های مردم. تاریخ بیست و چهارم دی ۱۳۹۲. هم از زمین هم از زمون. تو زندگیم چقدر غمه! اما بدتر از ه.