خط خطی های ما 5 نفر. جمعه بیست و ششم آبان 1391. روانی شدیم رفت , خدا شفا بده. اين روز ها جزء آن روز هايي است كه از گذشت زمان لذت مي برم. دوستي دارم در كنارم كه مدت ها بود در خيالم با او حرف مي زدم. اين روزها ديگر حالم خوب است. و احساس مي كنم او را كه دارم همه چيز اينجاست.

امروز دنیا از چپ به راست. امروزهای ابدی 7 ساله شد. آغوش تو بهشت من است . امروز دنیا از چپ به راست. امروزهای ابدی 7 ساله شد. مرداد که می شود دلم به بزم بالیدن تو می رود. مرداد که می شود یادم می آید که عاشقانه هایم را در معبد. مرداد که می آید بی خیال تارهای سپیدی که لجوجانه میان موهایم جا خوش کرده اند. می شوم و دل به خاطرات ابدی ام گره میزنم.

هرکی اومد خوش اومد هرکی رفتم بسلامت این شعار این وبلاگ. هفته او ل آذر 1392.

و حتی خوردن یک تکه کوچک شکلات . یاد گرفتی که ببینی و تجربه کنی و مغموم شوی.

Visita ao Museo Provincial de Lugo. O alumnado de 3º ESO A visitou o Museo Provincial de Lugo na excursión que levamos anos organizando con dita institución. Despois de ler o libro Contos do Museo editado polo mesmo, o alumnado sempre visita as súas instalacións e exposicións durante unha xornada na que aproveitan para facer un percorrido pola muralla. Entrega dos premios do Certame Literario Alberto Romasanta. Obradoiro destinado ao alumnado de 4º ESO, dirix.