زندگی رودخانه ای ست از فنا تا به فنا. زندگی اصلا پدیده ای منطقی نیست. منطق ساخته و پرداخته ی ذهن ماست. پرسه زدن در زیبایی هاست. انسان باید خانه به دوش باشد. شبي آرام و باران خورده و تاريك. كنار شهر بيغم خفته غمگين كلبهاي مهجور. فغانهاي سگي ولگرد ميآيد به گوش از دور.

برادری که ازم بزرگ باشه. یا یه خواهر بزرگتر از خودم. ندا جهان بینی من و تو. خط خطی های راحیل دختری تنها. زیبا ترین قالب های عاشقانه. پسری که هیچ کس باهاش نیست. زیبا ترین قالب های عاشقانه.

ای جان بکوش که در راه او زر شوی. تار و پودش از عشق. خواستم تا به تواش هدیه دهم. لیک دیدم که در آن گوشه باغ. در جهان هرگز مشو مدیون احساس کسی. تا نباشد رایگان مهرت گروگان کسی. گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی. صبر کن پیدا شود گوهرشناس قابلی. منتظر نباش تا پرنده ای بیاید و پروازت دهد. در پرنده شدن خویش بکوش. پرندگان تیزپروازی انتظارت را می کشند. مهمتر اینه که تا حد ام.