SIEMPRE A PUNTO DE CAER. Viernes, 18 de julio de 2014. Olivia está más triste de lo que piensa. Dale Dolores, no llores. Escucha susurrar un disco viejo, que su Clara una vez le regaló. Dios santo, que bello Abril, sos vos. Guadalupe tiene sed y no tiene ni un cospel. Sheena is a punk rocker now. Laura se ve tan hermosa, tan sensual y tan segura. Ya nadie la llama Barbiesuperstar. OTRA VEZ ESCUCHO SONAR LA MISMA CANCIÓN-.

ღ ღخاله ریزه و قلم سحرآمیزღ ღ. هیچ گاه آخرین نگاهت را فراموش نمیکنم. نگاهی سرشار از عشق و محبت. امروز سالها از آن روز میگذرد. ولی تو هنوز برنگشته ای. صدایت در گوشم زمزمه می شود. و نگاهت در ذهنم مجسم. ولی من تو را می خواهم نه خیالت را. با چشای سیاهش دلمو ازم گرفت.

امروز میخواهیم شما را با این قابلیت و نحوه فعال کردن آن در واژهپرداز Word آشنا سازیم.

فرشته ایی را روی زمین با نقابی از انسانیت یافتم که زیباترین نام هستی را به دوش می کشید نوشته های من. سکوت تو چه کرد با من. که راز سخنان نهفته ی قلبم را آشکار نمود. و آنگاه بود که قلب کوچکم عاشق شد. دو بال نقره ای یافت و. راه آسمان را به دنبال انوار طلائی پیمود. تا عشقی که از آن بهترین قلبم است. و درک صحیح زیبایی را که پیاله ای بیش نیست. از آن من و تو کند. تا ما با دستان سرد و خموش خود. تک آفتابی که بر قلبمان می تابد را.