بیا تا قصه نیمه تمام عشق را با شیرینی به پایان برسانیم. برگرد تا قصه من و تو پایانش تلخ و غم انگیز نباشد. دلم برای لحظه های دیدار با تو تنگ شده. چه عاشقانه نگاهم می کردی و حرف می زدی. دلم بد جور برای تو برای حرف هایت تنگ.

هزار حمد و بسم الله. تا دلم آنی شود که بود. همان که می گریخت عقل و. زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست. آنقدر خش خش دلم را درآوردی. در حجمه بالشتکی گم می شود. که درونش را پر پر کرده اند. با خود قرار گذاشته ام. هنوز هم سایه ای هست. هنوز هم سایه ای هست. و من در خواب هایم راه می روم.

هستی با آفرینش تو بهترین انتخاب خود را کرد . طبیعت را در سفره می چیدند. آفرینش را از یاد نبرند. طبیعت را در سفره می چینند. بین زنان و مردان کدام باهوش ترند. که باد در کوچه های خیس. مرثیه باد را پاهای من سرود.

آن قدر بی صدا بود که خود. تا خرده های دلم را ندیدم باور نکردم. خدایا ما که دادمان به هوا نرسید بگذار دودمان به هوا برسد. همسر عزیزم سعیدجون روزت مبارک. نباید شیشه را با سنگ بازی داد! نباید مست را در حال مستی.