Thursday, February 17, 2011. For raising a generation of computer literate children! Tuesday, February 8, 2011. Mark had a conference at Snowbird over the weekend, so we decided to make a family overnighter out of it and take the girls skiing the next day. Before dinner we went and checked out the Snowbird Center to see where we needed to drop the girls off for ski school the next day. I took Lainie to get her ski rentals. Man, was it crowded! On my.

این جا پر است از خاطرات تلخ شیرین! خاطره لحظه شماری برای داشتنت و خداحافظی برای نداشتنت. خاطره دلی که شکست! خاطره کلیپ دانشگاه صنعتی نوشیرانی بابل. قسمت آخر سریال تکراری ساختمان پزشکان! همه چیز را تداعی کرد. همیشه زمستونا از دستشون یه نفس راحت می کشیدیم. خدا به خیر بگذرونه! .

ابکی لخصلتین فراق الاحبة و هول المطلع. یه روزی از همین فرداها نوبت ما میرسه. یه عمری رفتیم تشییع جنازه دیگران و یه روزی میان تشییع جنازه ما. دوست و آشنا و فامیل میان تا پای قبر. بدنی رو که یه عمر مراقب بودی سرما گرما نبینه. میذارن رو خاک سرد گور. بعدم به خاطر آبرو و مردم داری همه تند تند میرن. همه اونایی که اگه یکم دیر میرفتی کلی نگران بودن حالا میذارنت و میرن به مهمونا برسن. خیلی از اشکا و شیونا و کارایی که میکنن برا مایی که اون پایینیم نیست. یه کف دست جا پید.