به وبلاگ عاشقانه من خیلی خوش اومدین. روزگاریست همه عرض بدن میخواهند. همه از دوست فقط چشم و دهن میخواهند. گرگ هایی که لباس پدری میپوشند. آنچه دیدنت به مقیاس نظر میسنجند. عشق را همه با دور کمر میسنجند. دوست دارم كه بداني دوستت دارم . نه خواب و خیالی! .

کبریت را ترک کرده ام. سیگارم را با سیگار قبلم روشن میکنم . قلم خورده در ساعت به دست . چه تلخ است بعد ازسالها جست و جونیمه گمشده ات را کامل بیابی. قلم خورده در ساعت به دست . همه رو پلکای من غبار غم دیدن. ولی من تا تورو دیدم دوباره خندیدم. عشق ما دوتا چه شاعرانه بود شب کنار تو چه عاشقانه بود. قبول کردی که پیش من بمونی مث ماه که به ستاره قانع بود. قلم خورده در ساعت به دست . قلم خورده در ساعت به دست .

Voila une prof de science ki ne cesse de.

Sono una pittrice di quadri, affreschi e illustrazioni. Provate ad inventarvela poi raccontatemela! Link a questo post.