باشگاه هواداران رادیو جوان سابق. سلام به همه دوستای قدیم و اونهایی که تازه اومدن تو این وبلاگو هنوز دوست نشدیم با هم. دوستان توی این وبلاگ خیلی وعده و وعید راه اندازی یه باشگاه اینترنتی و رادیو اینترنتی رو دادم تقریبا میشه گفت 2 سالی میشه. اما خب باید اعتراف کنم که خیلی تنبلم هستم. مدتی درگیر درس بودم و بعدش درگیر سربازی و الان دوباره درگیر درس و این غول بی یال و کوپال کنکور .

پد ضد عرق مای درای.

یک شیطان کوچک گاهی در سر من قدم میزند که گاهی باید محکم ببندمش و در دهانش چوب پنبه بگذارم. یک شیطان سرخ که هاله ی بالا سرم را با نیزه اش پاک میکند. و خوب بلد است خدایی کند. ظ روز دوشنبه ٦ آبان ۱۳٩٢. پاییز می رسد که مرا مبتلا کند با رنگ های تازه مرا آشنا کند. پاییز می رسد که همانند سال پیش خود را دوباره در دل قالیچه جا کند. آمده بودم از پرچین چشم هایت عبور کنم. و روی پل به تو رسیدن. چند صباحی در پلک هایت خانه کنم. دست من نیستکه دلم آشوب میشود.

Tidak ada yang banyak bersumpah kecuali orang yang tidak jujur. Masyarakat pun tidak menghormati perkataannya. Enggan berbuat baik terhadap dirinya sendiri dan orang lain.