نوشته هایی که جا ماند . خواهش می کنم کپی نکنید . یک مشت آدم با هم در فیس بوک شاعر و ترانه سرا و روشنفکر شدند و یک مشت آدم در اینستاگرام عکاس و هنرمند . افکار و اهداف جماعت بی فکر رو به قهقرا است که می شود شاخه شاخه های هنر و آدم و آدم است که می شود بند هنر! دیگر کسی به نام دولت آبادی نخواهد آمد! .

به نام الهه عشق و جنون. دلتنگی های آدمی را باد , ترانه ای می خواند. رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد. و هر دانه برفی به اشکی نریخته می ماند. سکوت سرشار از سخنان نا گفته است. در این سکون حقیقت ما نهفته است. می خواهم زودتر ببندمش این داستان را پس زودتر و خلاصه تر می نویسم. آخرین روزهای شهریور بابام سر میدان هلال احمر پیاده ام کرد که اونجا سوگلی منتظرم بود تو پارک.

مینویسم برای تو بخاطر تو امیدوارم خوب باشم و خوب بمونم تا یه روزی و یه جایی به امید خدا دستات تووی دستام باشه. کاش این ها را تو برایم میخواندی. گمشو از دلم بیرون! برو بنشین آن گوشه ی ذهن.

مجموعه داستان های شیوانا نوشته مهندس فرامرز کوثری. دانلود کتاب چهارم داستان های شیوانا نوشته فرامرز کوثری. کتاب چهارم داستان های شیوانا نوشته فرامرز کوثری شامل بیش از یکصد داستان جدید را می توانید از لینک زیر دانلود کنید. داستان های شیوانا هر دو هفته یکبار در مجله موفقیت به چاپ می رسد و هزاران نسخه از آن در وبلاگ ها و وب سایت های معناگرا و روانشناسی مثبت اندیش ارائه می گردد.

کوله بار سفرت رفت و نگاهم را برد. نه تو دیگر هستی نه نگاهت. که در ان دلخوشیم سبز شود. سایه می داند که به دنبال نگاهت. هیچ کس گمشده ام را نشناخت. تابش رایحه ای خبر اورد. چشمی از درد و دلم اگاه است. کاش هیچ وفت عشقی متولد نمی شد. بعضي وقت ها آدم ها الماس در دست دارند . بعد چشمانشان به يك گردو مي افتد و خم مي شوند تا گردو را بردارند كه.