از خدا خواستم از طریق حافظ باهام حرف بزنه. اینجا می تونم راحت بنویسم. چون می دونم با اینکه آدرس این وبلاگ رو می دونی هرگز بهش سر نمی زنی. الان دارم تصور می کنم اگه تو تو زندگی ام نبودی. هر روز از صبح تا شب کار می کردم. چون انگیزه ای نداشتم که خونه بمونم. الان اگه پاره وقت کار می کنم دلیل داره. هرچی می خواستم می خریدم. هر چی می خواستم می خوردم و می پوشیدم. من از پولی که می تونستم.

بنده ی حقیر تو هستم که در مقابل عظمت و مهربانی بیکرانت سر به سجده می آورم. چرا که تنها تویی که مرا هستی بخشیدی و من تو را همیشه در همه حال می پرستم و به تو عشق می ورزم. نماز نیاز به درگاه بی نیاز.

سايت مجمع محبان باب الحوائج بهشهر. توضيحاتي از اسلايد شماره 1 را در اينجا بنويسيد. توضيحاتي از اسلايد شماره 2 را اينجا بنويسيد. توضيحاتي از اسلايد شماره 3 را در اينجا بنويسيد.