Date Range
Date Range
Date Range
Quando chove, na cidade grande sobe um cheiro de asfalto molhado. No interior, sobe um cheiro de terra molhada.
Rabiscos sobre certezas em constantes metamorfoses. Uma mistura de todos vcs. Fazer publico se esforçar de forma mental, emocional e criativa, e apresentar informações e aspectos externos. Fazer filmes que estimulem a mente e o coração.
Os dias cinzas não os passaremos em branco. Thursday, March 24, 2011. De novo recebi a confirmação de uma dor aguda. Que imaginei que me mataria. Mas ao contrário do que pensei, essa dor foi libertadora. De novo eu gritei meus medos,. Expulsei os possíveis demônios de dentro de mim. E escolhi não me tornar amarga. Esse veneno eu, definitivamente, NÃO QUERO. Aquela dor não seria capaz de apagar a MINHA capacidade de amar. Promessa de amor à mim mesma. Saturday, October 13, 2007.
شش نفر آدم عاقل بی هیچ مقدمه چینی. همچون تخته بازی ناشی ناگاه شش در شده بودیم. بزند ورود افراد متفرقه ممنوع.
همه میگویندفراموش کن ومن فقط سکوت میکنم. بلندترین شب سال هم خورشید راملاقات خواهد کرد. واین یعنی بوسه گرم خداوندبرزندگی وقتی همه چیزیخ میزند. راه را بر عبور نفسم می بندد. خنده ام طعم شکستن دارد. طعم آن حسرت فردایی پیش. که به دریای دلم می بارد. گاه و بی گاه دلم می گیرد. سرو های کهن عاطفه ام. تک به تک می شکند. چه بگویم که چه سود از گفتن. زندگی صحنه ی پرپر شدن عاطفه هاست.
گاهی اوقات مجبورید بپذیرید که برخی از آدم ها فقط. گامت را آرام تر بردار! از برم آرام تر بگذر! تا به کام دل ببینمت. بگذار از اشک سرخ گذرگاهت را چراغان کنم. سفرت روح مرا به دو نیم می کند . و شگفتا که زیستن با نیمی از روح تن را می فرساید. بگذار بدرقه کنم واپسین لبخندت را و آخرین نگاه فریبنده ات را. آنگاه که می روی کمی هم واپس نگر باش . با من سخنی بگو . هنگام طوفان را که می بینی! علم لبخند خر.
This is the place where you can personalize your profile! You can drag and drop to rearrange.