با سلام خدمت شما دوست های خوبم. من به نقطه های زیادی رسیدم و به سر خطهای زیادی رفتم! ما امروز به نقطه ای رسیدم که سرخطی ندارد! فکر میکنم این کاغذ سفید عمرش به پایان رسیده است! با تشکر از همه ی شما دوستان ممنون که نظر دادین ممنون از حضور خوبتون. نازنین دختري از فصل تابستان. هر چی دل تنگت می خواهد اینجا پیدا می شه.

تک درختم سوخت بذار جنگل بسوزه. گریه کن تو میتونی پیش اون نمیمونی. اون دیگه رفته بسه تمومش کن. گریه کن ته خطه عشق تو دیگه رفته. تو دلش یکی دیگه نشسته تمومش کن. چشم به راه نشین اینجا میمونی دیگه تنها. گریه نکن دیگه اون نمیاد خونه. دست بکش دیگه از اون طفلکی دل داغون. اون دیگه خوشه فکر نکن حالتو میدونه. اشکات میریزه آخه اون واست عزیزه. یادش میوفتی دلت آتیش میگیره. راهی نداری تو باید طاقت بیاری.

Tento článek bude asi poslední, co napíšu. Víte, nějak mě to přestalo bavit, psát sem články, obíhat, vyrábět,. Někdy si vytáhnu koně a jdu je fotit, to ano, ale není to jako dříve.