شیرین و ملس زندگی من. من آمده ام ولی دوباره دارم میرم! سلام به همه. بعد از یه عالمه بی خبری اومدم با یه عالمه حرف. اولش بگم که پروسه پایان نامه. یعنی هنوز دفاع نکردم ولی بالاخره تموم شد و کاراش انجام شد. مدت علیرضا مثل این ملاهای مکتب خونه شده بود. مدام در حال چک کردن تحقیقام و. مهمونی بازی هم که دیگه اصلا حرفش رو نزن. یعنی رسما شورش رو درآورده بود. چندبار باهاش قهر کردم و سرش جیغ زدم ولی ظاهرا این.

من و مارکو عاشقانه همدیگر رو دوست داریم. مارکو دقیقا 110 روز از من بزرگتره و من اینو خوش یمن می دونم. با وجود تمام مشکلاتی که اینجا می نویسم بسیار بسیار عاشقشم. مارکو مردی مهربون و عاطفیه در عین حال تو سختی ها خیلی همراهمه. پس باید اخلاقای متفاوتش را سعی کنم نادیده بگیرم. تاریخی که زیر پست می بیند تاریخ عقدمونه دقیقا زمانی که به هم محرم شدیم. انا لله وانا اليه راجعون. برادرم دیروز برای همیشه ما رو ترک کرد.

Et sorti avec le boulot.

Abonne-toi à mon blog! D super j0urney in0ubliable avec lui. Une journey complete avec lui et ta mal o ventre telmen ke tu rigole. Les fille il est celiib alor il pourai etre a vou. Mes tjr mon super amiie. Et sa personne poura lenlever dmon coeur.

Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.