Date Range
Date Range
Date Range
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
قصه گویم قصه ای از کربلا. قصه فرزند شیر لا فتا. مشک بر دوش است و غوغا می کند. تاب تیغش رو به دریا می کند. با لبی تشنه رسید بر روی آب. تا ندای تشنگان گوید جواب. تشنه بود اما به فکر تشنگان. مشک پر کرد وبه زین شد با توان. وقت رفتن دشمن از تیر وکمان. کرد مشک ساغی ما را نشان. دست ساقی بر سر سوراخ مشک. کودکان گریان و می ریزنداشک. دشمنان بی دین و بی رحمند و پست. آن زمان آنان جدا کردند دست. با دگر دست مشک را بالای برد. ضربتی دیگر به دست یار خورد. او ز پا افتاد بر روی زمین. دشمنش شمشیر بران در کمین.
سه شنبه 10 خرداد 1390 به قلم رضا نظرات . خوشحالم که چهره ی واقعیه هر کس عاقبت مشخص میشه و هر کس به اونی که هست بازگو میکنه. این متن رو برای همه ی دوستانی میذارم که از من میدونن هر اونچه که واسش تلاش کردن. اینجارو درست کردم که شاید از غصه هام کمتر شه. شاید اینجا میتونستم با رویای کسی که دوسش داشتم خلوت کنم اما اینجا رو هم ازم گرفتن. بعد از این مدت اولین بار باعث شد اولین نوشته هامو بسپارم به کسه دیگه. تموم شد هرچی غیرت داشتن روم.
Saturday, August 21, 2010. Hari ni boleh dikatakan agak bermakna lah jugak pada diri ni. kalau convert hari banyak ratus jugak. Kawan i ni tiba2 muncul and tegur dalam facebook. Dalam hati tak tahu nak rasa suka ke? Tapiapa perlu aku buat.