Date Range
Date Range
Date Range
Sunday, June 17, 2007. Perhaps its a transitional phase im goin through. Perhaps its the 30th Birthday thing. Perhaps its jus an accumulation of things i have seen and been through to think i need to restructure my life. Farewell my friends to all who had been faithfully reading. The World is a stage for my chereography.
Sunday, January 14, 2007. Monday, January 08, 2007. Tuesday, December 26, 2006. Update abt myself for the year ahead. Guy and gals that are reading this blog! Merry Christmas and happy boxing day! Then christmas bowl. which i tot that many ppl will come, but being ps by quite a lotz of ppl, but they are excuse as they have more important thing to do. Going to update the bowling blog, but not so soon. coz i am going to KL and Genting hahaha. finally holiday! This is indeed a thankgiving season! But if there .
Friday, November 03, 2006. Saturday, October 21, 2006. Darling hw is life in Korea? I onli got one thing to tell u, I realli MISS u. Absent realli makes a person heart grow fonder. Sunday, September 17, 2006.
ما فراموش می شویم . در باجه تلفن خیابانی که به هیچ کجا نمی خورد! در روستایی با خاکهای سرخ. و در شهری بزرگ که خیلی هم بزرگ. ناگهان میان تماشاچیان گم می شویم! شاهد این که کسی گم شده است. همه شهر این را فهمیدند. آن یکی آتش می خواهد برای سیگار.
به چه كار مي آيند اشك ها جز سنگيني بال هاي نمك سود. فردا چه اتفاقی خواهد افتاد. فردا چه اتفاقی خواهد افتاد. تارهایش را روبروی حادثه ها می بافت. ملخی با یک پا می جهید. و به هر شاخه ایی می خورد. روی دیوار نقاشی شده بود.
پدر من از تو دو دست دارم. من از تو لب دارم. پس چرا نمی توانم ببوسم. روزهایش را شب می کند و خیلی از سرخط های زندگی را رها کرده به حال خودشان. But you, Marina, I did not find by my free.
پای رفتنم را پیش تو گذاشتم. من فهمیدم ک قلب ها هیچ وقت راه درست رو ب آدم نشون نمیدن. بیا به غار برگردیم! .