Tuesday, July 14, 2009. The giant leep for Bailey. I had a Hysterectomy the Thursday of Spring Break. While I was in the hospital, my mother stayed with the kids. Kylie, the princess of our castle.

من دارم میرم تا تو چادرت رو در نیاوری. چادرم تو مشتش بود که شهید شد . سلام دوستان و همسنگران و هم فکران خودم. این نبودن ها هم دلیل داشت هاااا یعنی هم بودیم و هم نبودیم.

اقای طریقت واقعا من یه شب با خودم فکر کردم و گفتم این چه کاری بود با فردی مثل شما انجام دادم و . نوشته شده در سه شنبه ششم آبان 1393ساعت 17 توسط. اول به وفا جام شرابم دادند. خاکسترره شده به بادم دادند. ای آنکه در نگاهت حجمی زنور داری. ای آنکه با حجابت دریای نور داری.

Sont mes differentes appellations! Bref la vie est parfois moche. Mais tout ce que je peut dire . Vive les amis, vive le skate, vive la musique. Je quitte Skyblog, ça pue, ça craind, ça.