Date Range
Date Range
Date Range
Idiota aqui, ali e acolá. Domingo, outubro 30, 2005. Ele sentou-se ao meu lado. Sôfrego e ávido começou por me explorar o pescoço, a nuca e o lóbulo da orelha, não me deixando espaço, ou ânimo para continuar a ler o artigo arranjadinho sobre o desarranjo que vai no teatro nacional.
عزیز دل بابا در ابتدای شب چله.
خاطرمان باشد به یاد هم باشیم شاید سالها بعد در گذر جاده ها بی تفاوت بگذریم وبگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود . من نه عاشق هستم و نه محتاج نگاهي. من خودم هستم و يك حس غريب. كه به صد عشق و هوس می ارزد. اول تا يادم نرفته به وبلاگم خوش اومدين. مخاطب خاص نداشتم و نخواهم داشت. اينجا مجهز به دوربين مدار بسته اس كپي برداري ممنوع. يه رفتني دآره ما ا Ґ.
نه باران بند می آمد. اگه شکلات بودی شیرین ترین بودی. اگه عروسک بودی بغلی ترین بودی. اگه شمع بودی روشن ترین بودی. و تا زمانی که ناناس منی عزیزترینی. میگن هیچ عشقی تو دنیا مثل عشق اول نیست. تو را شکر می کنم که باب.