Friday, November 15, 2002. با اينكه احتمالا اسم منو از روي ايميلم ميفهمين لطفا اگه خواستين داستان منو توي وبلاگتون بذارين اسم منو نگين چون خيليها ممكنه منو بشناسن . سردي اين مرد به حدي است كه از روزي كه تنها فرزندمون متولد شد تا امروز كه فرزندم 5 سالشه هنوز همبستر نشديم . قبل از اون هم فكر نميكنم بيشتر از 10 مرتبه با همسرم سكس رو تجربه كرده باشم . خيلي بهش اصرار كردم اما اون قبول نكرد . من اسم دكتري رو كه شوهرم ميرفت پيشش به دكترم .

مطالعه بعضى از مطالب اين وبلاگ به افراد زير ۱۸ سال و خانمها توصيه نمىشود. You must be 18 years or older to read and view adult Weblogs. Wednesday, February 19, 2003. سرزده آفتاب از پشت بوم. ما مونديم و يه قصه ناتموم. گذشت آن زماني كه آن سان گذشت. حتما مطلع هستيد كه چند وقتيه كه ازدواج وبلاگنويسهاي خانم با وبلاگنويسهاي آقا آغاز شده و به شدت ادامه داره. خواستم درباره اين كونده بازيها يه ذره توضيح بدم. نكته هاي جالبي در اين ازدواجها وجود داره و همه اونها حول يك محور بيشتر نميچرخه .