آخراي فصل پاييز يه درخت پير و تنها. تنها برگي روي شاخه ش مونده بود ميون برگا. آخه من ميون برگا فقط تنها تو رو دارم. وقتي برگ درختو مي ديد داره از غصه ميميره. به خدا راز و نياز کرد اونو از درخت نگيره. با دلي خرد و شکسته گفت نذار از اون جداشم. اي خدا کاري بکن که تا بهار همين جا باشم. برگ تو خلوت شبونه از دلش با خدا مي گفت. غافل از اين که يه گوشه باد همه حرفاشو ميشنفت.

اولین سایت برای کسانی که عاشق هستند. هر قدمی که دورتر میشوی انگاردنیا هم تنگتر میشود! تا آنجا که تنها نقطه هائی باقی میمانند. که آنها هم میشوند سهم نوشته هایم. دلتنگی از آنجا آغاز میشود. פ ستہ شבه است,.

Thursday, December 16, 2010. Assalamualaikum dan Salam Sejahtera pengunjung sekalian. Selamat datang kepada anda semua. Artikel mengenai produk dan perniagaan takaful.

Kepada yang berminat, Sila hubungi saya En. Tuesday, October 21, 2008.