Wednesday, January 26, 2011. a l i - h o n a r v a r . Tuesday, November 30, 2010. My Artwork in The Second Urban Sculpture Biennial of Tehran. Saturday, November 20, 2010. About Persbook 1st Annual Contest- 2010. The formation of Iranian Contemporary Art Group and holding the first Persbook internet .

۱۳۹۰ آبان ۲۵, چهارشنبه. ۱۳۹۰ آبان ۲۵, چهارشنبه. سرم به شدت تیر می کشد! شقیقه هایم را آرام فشار می دهم . چشمانم ترجیح می دهند خود را از خواندن ادامه کتاب به بهانه ی سردرد معاف کنند . چشمانم را می بندم و داستان را اینگونه تصور می کنم . آن جوری که جرات خواندنش را داشته باشم. ۱۳۹۰ مرداد ۲۸, جمعه. جلال از پشت عینک معماری. ۱۳۹۰ مرداد ۲۸, جمعه.

بیلیارد در ساعت نه و نیم. خیلی بیشتر هم دلم می خواهد توضیح مفصلی درباره اش بنویسم اما متاسفانه فعلا امکان پذیر نیست! چون مقادیر زیادی سرما خورده ام و سرماخوردگی مزخرف ترین بیماری دنیاست چون جدی نیست اما به شکلی کاملا جدی آدم را زمینگیر و بی حوصله و ناتوان می کند. به همین خاطر امیدوارم عذر مرا بپذیرید و با توضیحی کوتاه خود به خود شیفته کتاب بشوید و بروید بخوانیدش! اعتراف کنید که بود! .

And yet I feel nothing. حالا این اولین حقوقم نبود البته. چهار پنج سال پیش فرهاد تازه عاشق شده بود. این را در وبلاگ بنویسید! 8207;در Twitter به اشتراک بگذارید. 8207;در Facebook به اشتراک بگذارید. بیست و پنج ساله شدم.

مرا چه کار با فاوست من میخ کفشم از هر تراژدی گوته دردناکتر است. و من هنوز همان اسکیزوفرن همیشگی. که می خواست زندگی کند. آن کس که همیشه فرق داشت. تو همان دو دست را داشتی. تو بیش از این نتوانستی. ته مانده ی آن شراب سرخی بودی.