Date Range
Date Range
Date Range
A staat voor mijzelf, A staat voor ADD en A staat voor het begin van het alfabet, het begin van taal, woorden en schrijven, iets waarin ik mij kan vinden en hopelijk waarin ik mijn ontdekkingstocht naar en met ritalin en ADD een plaats kan geven. Moe worden wij er van. Het gesprek dat gaat over het innemen van medicatie. Hoe gaat het met je ADD? Goed, als ik mijn medicijnen inneem.
سخن از بوسه ی آن لعل لب نوش افتاد. به میان بار دگر خون سیاوش افتاد. گشت یکسان شب و روزم که ترا از رخ و زلف. صبح با شام سیه باز همآغوش افتاد. آنچنان در رخ نیکوی تو حیران ماندم. که مرا کعبه و بتخانه فراموش افتاد. مر مرا هیچ به شیرینی دشنام تو نیست. نوش جانست هر آن نیش که با نوش افتاد. شاه حسنت به جفا شیوه. افعی زلف کجت تا به سر دوش افتاد. پیرهن چاک زنم دمبدم از غم چکنم. که مرا کار بدان سرو قباپوش افتاد. با همه زهد که قاآنی ما میورزد. عاقبت در سر خم می زد و مدهوش افتاد.
ورود شمارا به وبلاگ هیئت شهیدین ایرانمنش وباهنر. برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید. نرم افزارهای مفید برای تبلیغ. دیدار اعضای شورای اجرایی هیئت با اساتید. استاد علامه حسن زاده آملی.
Finish 5 subjek very very super super tired TT.
حالا که فرقی نمی کند کنارت ایستاده باشم یا نه. بگذار همه چیز را از وسط قیچی کنم. تا تو در نیمی باشی و من در نیمی دیگر. راستی با دستی که روی شانه ات جا گذاشته ام چه. انگارقرارنیست باتوبی حساب شوم! مدت هاست که رفته ای. اشک هایم دارند حساب دیدنت راباچشم هایم. خیالت راحت باشد , چیزی نشده. دوستش داشتم , دوستم داشت. مانده ام , رفته.