امشب نشانه ها در آسمان غمزه آلود ما, گویی زمزمه هایی تازه سر می دهند. براستی عالم سیر وسلوک هم خوش عالمی است . جایی که عشاق ره صد ساله را به یک اشاره می پیمایند. از قرائن پیداست که حالی عاشقانه بر پاست که نه جذبه ای سرمدی است و نه حقیقتی صوفیانه. شمع و گل وپروانه است که با حضور جان وجانان رنگی دیگر به خود گرفته است. نه فرقه بازی ای در کار است و نه زهدی ریاکارانه . نه قاعده ای ونه لایحه ای.

اگر نوشتن,زندانی کردن لحظه ای ست که دارد می گذرد,من این لحظه ی تو را نمی نویسم,بگذار بگذرد. بی خواب نوشت های من. دامن این همه خانه های خالی تقویم. ک دام را خط بزنم. ک دام را نقطه بگذارم. پ ر از برف و تگرگ. این است حال و روز تقویم زندگی ام. به سال نکشیده ,. رو به خاموشی و م رگ. زيباترین فرجام يک قلب است. تو آتش بيار این معرکه باشی! دارم قدم به قدم از قدم هایت را می شمارم. به آغوشم بر می گردی! دستم به دامن تان. که هر لحظه , ز هر کوی.

ویروسی به نام محمد رضا رحیمی. جعل اخبار موازی و شیوع آنها. 15 دقیقه بر صدر اخبار. Gmail همان ایمیل سبز است! لباس لیلی در سر زمین شیرین. محمد قوچانی و نیک آهنگ کوثر.

از جوانی و خامی سالیانی گذشته و تا فرتوتی و بیرمقی سالیانی مانده. اینجا تجربه و انرژی در نقطهای اپتیمم به هم میرسند. و ناگزیر نگاهی دیگر گونه به زندگی در تو شکل میبندد برخاسته از اندیشهی ویژهی تو. بیهراس از آنچه دیگران میپندارند و مینگرند و میگویند. چنان در چهل سالگی رها میشوی که گویی هزاران سال رهایی. چهل سالگیام را دوست دارم.

در پس این پرده گفتگوی من و توست. ظریف و خرید بیمه شورای امنیت سازمان ملل برای مذاکرات اتمی.

من یک همکار دارم که خیلی رو اعصاب من هست. به همه چی کار داره. هیچی از زیر چشمش در نمی ره. البته از اون طرف همه زندگی خودش خبر دارن. تنها چیز هایی که تا حالا نگفته سایز شومبول دوست پسرش هست و تاریخ پریود هاش. هر روز صبح که میاد یک به روز رسانی درباره ی زندگی اش واسه ما می کنه.