با سلام این وب به دلایلی تعطیل شد لطفا کسی نپرسه چرا . با همه تلخی وشیرینی خود می گذرد. رنگ ها رنگ دگر می گیرند. که چه شیرین وچه تلخ. دست ناخورده به جا می ماند. و مرا میگذراند با خود. با کمی خاطره از کوه نشاندار و بلند. و دمی ماندن زیر سایه ی تک درختی بیشمار.

همه ی کارام تا کنکور. گفته بودم که دگر بار نبینی مستم. لیک از عشق هنوزم مستم پس هستم. عشق من مستی و پیمانه شده است. عشق من رفتن به میخانه شده است. عشق من یک اسم رندانه شده است. اسم من معنی به دیوانه شده است. است و دست و دست و است هردودست. می به جام و می به ساقی مست مست. من سکوتم رنگ لا لایی شده است. مستیم مستی به شیدایی شده است. گفته هایت در سرم واهی شده است. عاشقی هم رنگ دارایی شده است. پول و ثروت عاشقی و مستی است.

شعرهای عاشقانه و جملات عارفانه یhb. نه ادعای شاعری دارم و نه طنز پرداز هستم . پی ارشاد کسی هستم و نه کسی را به خواندن نوشته هام. دوستانی عزیز من ت گذاشتند و قدم بر چشمم گذاشتندو اینجا اومدند . اگه اینجا چیزی می نویسم که ممکنه هزل. می خوام ازین راه حداقل دوستانی که می خونند بدون. هیچ قصد و غرضی چند لحظه ای ازین دنیای دون دور. بشند و شاید لبخندی روی لبشون بیاد. از این بضاعت من بیش نیست.