ღ گ ریز از آینه ها ღ. دوست داشتنت را زمین نمی گذارم محمدم. دلم را از سر راه نیاورده ام. سر راه هرکس و ناکسی بگذارم. شده باشد تنهایی تمامش را به دوش بکشم. آوازه خوان کوچه و خیابان بشوم. دوست داشتنت را زمین نمی گذارم. جایش را هم به زور به هیچ نگاهی نمیبخشم. کافیست یک دل داشته باشی. بخواهد تمام وجودش را در آغوش بگیرد. من دلم را از سر راه نیاورده ام. به هر نگاهی به هر کلامی. یادم برود که تو هرروز. در من حکومت می کنی.

Hahó, üdvözöllek itt a hallucinaton. On Légy részese te is a hallucinációmnak. Ez az oldal tulajdonképpen egy blog, rólam. Egyébként petra vagyok és kitaláltad, ez az igazi nevem. Peace n love; p. 9679; Túl a barátságon. 9679; The Imaginarium of Dr.

وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.

ღح ریم چ شمان ل ی لا زیارتگاه عشق ღ. میخواهیم حصاری دور تا دور چشمانت بکشیم تا درامتداد نگاهت نماز بخوانیم. شاعرمیشوم با بارش اولین برف. برف می بارد و رویای تو هم می بارد. بر لب تشنه و بر این دل دیوانه من. تو نباشی قفسی تنگ و حصاری سخت است. چشم بر پنجره دارم و تو در خاطر من. باز می آیی و می خندی و پر می گیری. باز در خاطر آشفته این دیوانه. بهترین نقشی و دلخواه ترین تصویری. بدنم یخ زده انگار تنم می لرزد. بازوانم تب دستان تو را میخواهد.