Date Range
Date Range
Date Range
دیروز ناغافل رفتم سراغ دفترچه خاطراتم داشتم دفترام رو ورق می زدم که. یهو چشمم افتاد بهیکی از خاطرات سال هفتاد وپنجم . زمانی که کلاس چهارم پنجم بودم. آخ یادش بخیر با خواهرم دعوام شده بود خواهرم کتابم رو خط خطی کرده بود. مامانم کلی باهم دعوا کرد که مقصر خودتی چرا کتابت رو بذاری جلو دست خواهرت اون بچه است نمی فهمه. با مامانم قهر کردم فک می کردم اون خواهرمو بیشتر دوست داره اون روز مادرمو خیلی ناراحت کردم وخواهرمو کتک زدم. الان سالهای زیادی می گذره خیلی ازهم دور شدیم. خدایادر این زمانه همه به فکر خویشتن.
اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرضا. وبلاگی درباره فرهنگ و آداب و رسوم مردم شهرضا. سلام به همه دوستای خوبم. چند وقت بود از دستم راحت بودید ولی بازم اومدم. دست دوستی شما را باز هم به گرمی می فشارم. بس شاه دلم ز زندگی مائوس است .
باور نمیکردم که روزی بروم! نمیدونم چجوری شروع کنم چون تا حالا سعی نکردم متنی. درباره ی خودم توی بلاگم بنویسم اما خب به هرحال باید. مدت ها است که دیگه نه حوصله نوشتن دارم و نه اینکه. انگیزه ای برای ادامه وبلاگ نویسی. دلمم نمیزاره که از بهترین دوستام که توی نت. پیدا کردم و با بیشترشون. چون من تمام وقت بیکاریم و تنهاییم توی وبلاگم سپری کردم و. با تک تک نوشته هام و کامنتام خاطره دارم. اما خب دیگه نه وقتی دارم ونه مجالی برای نوشتن. اما هنوز دوست دارم کنارتون باشم اما. آسمان همچو صفحه دل من.