أحاسيس مبعثره بين سطور هذه الصفحات . هاهم ينفضون يديهم عني ويبتعدون وكأني جرثومة على وشك الفتك بهم. وحتى تلك الشعرة التي تفصل بين احترامهم لي وبينهم انقطعت . ولكن هذا الجسد يشعر ولديه قلب لين سريعا ما يتأثر ويبدأ بالذوبان كالزبدة. سلبوا مني كل ما يجعلني أتذكر بأني أنثى مازالت تشعر بجمالها. وكم أخشى أن يكون بعد فوات الأوان.

عشق و وفا در بهار آشنایی ها می شكفد. این تو نیستی كه عشق را می آفرینی تو فقط به عشق دچار میشوی. در قفس را همیشه باز بگذار.

رفتار عاشقانه ی زن را باید از دلتنگیش فهمید. از شوق و بی تابیش برای دیدار. از حس کودکانه اش برای آغوش. از خجالتش برای بوسه گرفتن. زن بی دلیل بهانه نمیگیرد. شاید بهانه ی دستان گرمت را دارد. بیایید امشب انقد خوشحال باشیم که جامه تنمون را پاره کنیم و خود را به آغوش. انچیزی که دوست داریم بسپاریم. ماها ادما باید لب رو همیشه خوشحال نگه داریم . بیایید کتک بزنیم به اونهایی که دوست دارند ما تو زندگی غمگین بااشیم.