Friday, November 04, 2005. پایانی بر این وبلاگ و شروعی دوباره. این انتخابات هم با تمام تلخی ها و شیرینی هایش به پایان رسید . مهم این است کسانی که به پیروزی رسیدند به فکر خدمت به مردم و عمل کردن به وعده های انتخاباتی خود باشند . کسانی هم که مثل ما شکست خوردند با انتقادات سازنده نگذارند که حقوق مردم پایمال شود . همان طور که در مقدمه. Wednesday, August 31, 2005.

تا به حال مطالب زیادی درباره ی اهمیت وحساسیت آن چه که در حوزه ی فرهنگ است شنیده و خوانده بودم ولی عملا ندیده بودم. زود قضاوت نکنید و فعلا فقط فکر کنید. و این هم قسمتی واکنش هایی که دربر داشت.

برای خوندن ادامه ی داستان گندم لطفا باز هم به من سری بزنید. داستان از ۷ سالگی گندم گندم شروع میشه. زمانی که مادر گندوم اونو از تمام دوستاش و همینطور تمام خاطرات بچگیش جدا کرد. بعد از رفتن به یه محله ی جدیدو یه خونه ی جدید همه چیز به طور خیلی غیر منتظره عوض شد. یه روز ظهر مادر گندم خیلی سالمو سلامت رفت دنبالش که از مدرسه بیارتش. اونا هر روز توراه خونه از یه پارک رد میشدن. اما اون هنوزم بیدار نشده بود. اخرش از اولش شروع میشه.

Promoting debate on international relations and Keeping the conversation going. John Garnaut, author of The Rise and Fall of the House of Bo, talks to AIIA NSW president Colin Chapman and Professor Kerry Brown,director of the China Studies centre of the University of Sydney. Continuing Turmoil in the Middle East. You may have missed! March 21, 2014. The United Nations now says it has enough evidence.

Abonne-toi à mon blog! Les temps sont dur. et avant de rencontrer R. dont tu viens de finir de faire le deuil a ce que je vois. Ca vous est jamais arrivé,de vous imaginer ce que vous feriez si votre copain vous trompe,ou vous quitte,ou vous manque de respect? .