Date Range
Date Range
Date Range
خدا یار و یاورمان باد. خودم الان تو شوکم! دی منم تو جوابش مثل این آلزایمریا گفتم من که همیشه همینطوری بودم! شمایین که تغییر کردین و .
بی تو و عشق تو من همیشه تنها می مونم . خواستم وبلاگ جديدو ثبت كنم ولي ايميل تاييد نميشه واسم. ديروز با كلي فضولي و كنجكاوي توو تلگرام تونستم آيديشو پيدا كنم دلم ميخواس سليقه شو ببينم جز حرص. خوردن واسم فايده اي نداشت. غروبي بهش زنگيدم رجكت كرد گف بدا ميحرفيم.
قدر این آدمها را بدان. خبر به دور ترین نقطه جهان برسد. نخواست او به من خسته بی گمان برسد. شکنجه ازین بیشتر که پیش چشم خودت. کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد. چه میکنی اگر او را که خواستی یک عمر. به راحتی کسی از راه ناگهان برسد. رها کنی برود از دلت جدا باشد. به او که دوست ترش داشته به آن برسد. رها کنی بروند دوتا پرنده شوند. خبر به دور ترین نقطه ی جهان برسد. گلایه ای نکنی بغض خویش را بخوری.
این سری داستانها بسیار جذاب بوده و حامل پیامهایی می باشد امیدوارم همه درس بگیریم. در بیمارستانی دو بیمار در یک اتاق بستری بودند. یکی از بیماران اجازه داشت که هر روز بعد از ظهر یک ساعت روی تختش که کنار پنجره اتاق بود بشیند ولی بیمار دیگر مجبور بود هیچ تکانی نخورد و همیشه پشت به هم اتاقیش روی تخت بخوابد. آنها ساعتها با هم حرف میزدند و هر روز بعد از ظهر بیماری که تختش کنار پنجره بود می نشست و تمام چیزهایی که بیرون از پنجره می دید برای هم اتاقیش توصیف می کرد.