Date Range
Date Range
Date Range
يادت را از خاطرم دور مکن. در مورد خدا شناسی و کاینات. ستانی واقعی و ترسناک که در اردبیل اتفاق افتاده بود . جاده قدیمی با صفا تره و از وسط جنگل رد میشه. من احمق حرف بابام رو باور کردم و پیچیدم تو خاکی. کیلومتر از جاده دور شده بودم که یهو. نه از موتور ماشین سر در میارم.
سه شنبه بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۴. توی جای که همش اسم اونه چطور میشه فراموش کرد. از همه تعریف عشق جدیدشو میشنوم. تعریف میکنن که چطور پیش هم خوش بودن. بهم میگفتی دستای خانومی من همیشه گرم گرم. این دستا الان تو چله تابستون یخ بسته تو گرمای وجودمو خاموش کردی. دیروز از خواهرت شنیدم اون عروسکی که عکس پروفایلته مال اونه. حداقل مث مرد میومدی بهم میگفتی. یا از خجالت بود یا دیگه میخواست منو نبینه.
من اهل تبریزم و شوهرم اهل تهران. الانم من از خونوادم دورم و میخوام اینجا دردودل کنم. ممنون میشم از اینکه باهام همدردی کنین. وای من که اصلا خوب نیستم. ۱ هفتس حالم خیلی بده. فردام بابایی و داداشم میان.
تقديم به عشقم كه يه مدته بي وفا شده. كاش باز هم قسمت بشه. دل بی تو غم زده. چت روم مذهبي يار غائب. تو این مدت تونستیم با خوبی و بدی هم کنار بیایم. انشاء الله قراره 25 اردیبهشت عروسی بگیریم و بریم سر خونه و زندگی خودمون. ازت ممنونم که همه چی را درست کردی.