Date Range
Date Range
Date Range
Wednesday, October 27, 2010. Where authors have to be silenced.
Für 5 oder 7 Tage, inklusive reguläres Camping. Für jeden Tag ohne reguläres Camping. Reguläres Camping, Zelte, Häuser, und noch mehr. Neue Bestätigungen für das Sziget 2015 und Timetable online.
گاهی دلم برای خودم تنگ می شود. چندیاست عاشقانه قلم میزند دلم. از ماجرای عشق تو دم میزند دلم. این را که مردمان ضربان نام کردهاند. دست خوشی است بر سر غم میزند دلم. روزی هزار بار ورقهای کهنه را. مشتاق و بیقرار به هم میزند دلم. هر گاه به سبز خاطرههای تو میرسم. انگار در بهشت قدم میزند دلم. نام تو از شبی که به رگهای من دوید. یک در میان برای خودم میزند دلم. یک شب به طعنه گفت چرا داد میزنی. اینقدر نگو دلم میزند دلم. حرفش ادامه داشت که بیاختیار من. گفتم عزیز من چه کنم میزند دلم. آرام برد گوش مرا روی سینهاش.
هر چي بخواي اينجا هست. درویشی که سلطان شد . یکی از پادشاهان عمرش به سر آمد و دار فانی را بدرود گفت و به سوی عالم باقی شتافت چون وارث و جانشینی نداشت وصیت کرد. بامداد نخستین روز پس از مرگش اولین کسی که از دروازه ی شهر در آید تاج شاهی را بر سر وی نهند و کلیه ی اختیارات مملکت را به او واگذار کنند. اتفاقا فردای آن روز اولین فردی که وارد شهر شد گدائی بود که در همه ی عمر مقداری پول اندوخته و لباسی کهنه و پاره که وصله بر وصله بود به تن داشت. یک زن جوان در سالن فرودگاه من.
دور باش از اون لاشخوری که بگه فقط شب من زن. بی ناموسی تو سطح شهر عرق شرم رو پیشونی شبنم زد. کارمون به جایی رسید که باغبون به جای سیب سبز. اشک من باعث رنگین کمون شد. وقتی مردمم منو حتی تو گوشی همراهم تنها نمیذارن . همیشه در اعتراضن به سبک زندگیم.