Abonne-toi à mon blog! 16 ans Célibataire Vampire.

عاشقانه های فاطمه خراط و علی حبیبی. یادش بخیر تولد آقای همسر 28 فروردین بود. من و خواهرم از دو هفته قبلش رفتیم بازار دنبال کادو و سفارش کیک. یکی از عکسای تکی شوهری رو گرفتم بردم عکاسی اندازه ورق آچار فتوش کردم تا برم شیرینی فروشی. کیک سفارش بدم و عکس رو بزنن روش. نمیدونستم واسه آقای همسر چی بخرم. میخواستم یه چیزی بخرم که نداره. به کلاس آقا بخوره رو بخرم.

می نویسم از خودم از افکارم. باید ی چیز هایی رو نوشت. خستگی این روز ها جسمی نیست شاید روحیه وقتی تو این دنیا واقعی ی دوست نداری که یادت کنه بهت زنگ بزنه و حال واحوال کنه. وفتی خانوادت وقتی از سر کار می یان خسته ان ودیگه حوصله ای برا تونمی مونه. واقعیتش اینه که از دنیای حقیقی فراری شدم از دنیای مجازی می ترسم. واینه که تنهام مثل همیشه. فردا لازانیا می پزم از فردا میرم پارک.

تولد وبلاگ زندگی شیرین من. من هم از راه اداره همون روز رفتم خونشون حساب کردم دیدم حدود 5 هفته بود نرفته بودم خونشون. برای من و همسرم کلی سوغاتی خوشگل آورده بودند . جمعه صبح زودشم شوهرم شیفت بود رفته بود سر کار منم ساعت 11 رسیدم خونه . فقط با ارسال نظر برای وبلاگ دانو جون مشکلی ندارم .