کاش میتونستم فکرای دیگران رو بخونم. حداقل اوناییش که مربوط به من میشه! اصن درس نمیخونه.

من از نژاد پرستی کوچه های احساست خسته ام. جهل است ولی با تو دنیا خود دلگرمیست. از ریشه زدن بانو کار تو و دلتنگیست. یک عشوه دگر باقیست تا غرق جنونت شم. با تو ته این دنیا مجنون جنونت شم. گفتند که پابرجاست این مرد که می بینی. در خاطره ی خاک است این کوه که می بینی. این مرد پر از هیبت آبستن باروت است. دنیای پر از دردش در بستر تابوت است. تابوت مرا بلعید با ریگ و رگ کوچه. حالم پر بیزاریست حالا تو و این کوچه. این حس جنون آمیز یک حادثه را کم داشت. آن حادثه من بودم این دشنه تو را کم داشت.

نماد شیطان پرستی در اینه تاریخ. در اقصی نقاط جهان از کلیسای اعظم سن پیتر در واتیکان تا محوطه کاخ سفید شاهد ستونهایی با راس هرمی شکل هستیم که سر به فلک کشیده اند. تبدیل به یکی از نمادهای فرقه های شیطان پرستی شده و این گروهها در چند سال گذشته سعی داشته اند که در جای جای جهان این نماد را پراکنده کنند.

همچنان که در آغوش دیگری خفته ای. ستاره هارا خواهی شمرد تا آرام شوی! دلت هوایم را خواهد کرد. به یاد خواهی آورد با هم بودن هایمان را. به یاد خواهی آورد خنده هایم را. به یاد خواهی آورد اشک هایم را. دیگر به یاد تو هم نیستم. شاید دق کرده ام! کسی چه می داند. دل بیچاره ی من! .