Dans la ville de Sylvia.

روز معلم های زمان ما! از بین تمام درسها همیشه کلاس انشاء و ادبیات را خیلی خیلی بیشتر از سایر کلاسها دوست داشتم و از بین همه ی معلمها معلمهای دوره ی ابتدایی و معلمان دروس انشاء و ادبیات بیشتر از بقیه تاثیر گذار بودند و همیشه احترام خاصی برایشان قائل بودم. قدیمها روز معلم که می شد. بازی شان از منچ و هفت سنگ و لی لی به بازیهای کامپیوتری و موبایل و لب تاپ ارتقاء پیدا کرده است به هدیه های دیگری می اندیشند.

Sexta-feira, 12 de agosto de 2011. Uma segunda-feira qualquer em 1994. Era uma daquelas manhãs de março. Em que o verão parecia que nunca mais iria terminar. Saltei do ônibus no Paraíso e desci a Rua Abílio Soares temeroso, uma mochila com algumas camisetas, cuecas e livros era o que eu levava como companhia. Estávamos em uma época em que os celulares, a Internet e os Ipads ainda não eram itens de primeira necessidade, a comunicação. Era o verão de nossa desesperança.

Find them here! 2015 Powered by Help Scout.

زیبایی در وجود یک انسان است نه ظاهر او. این روزها دلم نمیخواهد که در خیابان ها قدم بزنم. راستش را بخواهید دیدن یک سری چیزها برایم رنج آور است. نمیخواهم قضاوت کنم میدانم که این حق را ندارم. اما نظرم را می توانم بگویم. داشتم نظر یک مجله ی فرانسوی را در مورد. آرایش زنان در ایران می خواندم. خیلی ناراحت شدم حسابی به من برخورد. که هم زن بودنم را دوست دارم هم ایرانی بودنم را. وقتی میبینم که به زن و مرد نگاه ابزاری می شود رنج میکشم.