Wednesday, March 18, 2015. We woke up in a castle! And took off on a road trip across the Scottish Borders through beautiful countryside.

استشمام عطر خوش بوی عید فطر از پنجره ملکوتی رمضان. صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت. فرا رسیدن نیمه شعبان مبارک. عید مبعث بر تمامی مسلمانان جهان مبارک باد. ده ساله كه شدم با خودم گفتم! خودم گف.

آه اگر آزادی سرودی می خواند. خیلی خوبه که صبحا تنهای تنها از خواب بیدار شی و مجبور نباشی به یه عده بگی دوستشون داری. در حالی که دیگه دوستشون هم نداری. ینی هر چیزی به یه چیزای دیگه ای بستگی داره. هیچی به هیچی بستگی نداره. بعد تو اگه هی بخوای زور بزنی و. شاید قیافه تم مضحک بشه. چقد من اینجا رو دوس دارم. اینجا خیلی جای خوبی بود اونوقتا. اونوقتا که اوضاع اینطوری نبود. ینی منظورم اینه که گهیتش فرق داشت. نمی دونم کجا بنویسم که یکی بفهمه.