اخرین پستم رو با اشعار زیبای فریدون مشیری به پایان میرسونم تا به حال مثل اشعار شاعران ایرانی رو در هیچ ادبیاتی ندیدم. من نمی گویم در این عالم. گرم پو ,تابنده,هستی بخش. تا توانی پاک ,روشن مثل باران مثل مروارید باش. هیچ و باد است جهان گفتی و باور کردی. کاش یک روز به اندازه هیچ غم بیهوده نمی خوردی. کاش یک لحظه به سرمستی باد شاد و ازاد به سر میبردی. درس های گونه گون هست. درس دست یافتن به اب و نان. درس زیستن کنار این و ان. درس با سرشک غم زهم جدا شدن. در کلاس هست و نیست.

خاطرات ماما و محمودی در سرزمین فراعنه. سلامی دوباره از یکجای تازه. سپتامبر 25, 2011 بدست mamamahmoud. ۲۲ بهمن و ۱۱ فوریه روز پیروزی دوانقلاب. فوریه 11, 2011 بدست mamamahmoud. فوریه 3, 2011 بدست mamamahmoud. اکتبر 21, 2010 بدست mamamahmoud. راستش این رو چندین بار خواستم بنویسم ولی خوب بدلیلی که اصلا فرصت آپ کردن ندارم هی پشت گوش انداختم و گفتم حتما بهتره که توی این بلاگ چیزی ننویسم. ولی ای خواهران عزیزی که به اینجا سر .

من و مزرعه یه ع مره. حقوق حیوانات و فرهنگ بشری.

He talks in maths,. He buzzes like a fridge,. New year resolution, everything that kills me makes me alive. من بوی عرق تن رو دوس دارم. I do not know what to say. About this kind of love. But I refuse to lose it. Michael Ondaatje, from The Concessions.

لایق وفا باشی او جفا کند سخت است. مثل یک غریبه اگر با تو تا کند سخت است. او برای یک لبخند پا به پا کند سخت است. اسم کوچکش دایم ذکر هر شبت باشد. او به نام فامیل ت اکتفا کند سخت است. او برای این دوری هی دعا کند سخت است. پرم از شوق آغوش تو و . نقض نجابت می شود اما. تمام روز می خواهم فراموشش کنم افسوس. این چراغی ست که .

سکوت به مثابه ی فضای محترم بهت و غم زدگی. شیمی بدن قواعد خاص خودش را دارد. معمولن شما فرمانبردار هستید و او فرمانروا. این یعنی در دنباله ی پیش بینی نشده ی یک حادثه ی خنده دار ساعتی پیش دست و پای من شل شده و قلبم غیرمعمول می زند و با اینکه آوار عظیم کار دقیقه نود سرم خراب شده دارم اینها را می نویسم. می نویسم که از من خارج بشوند. مثل من که از زندگی او خارج شدم. از بس که جان ندارد.