هر روز شیرین تر از دیروز. میشه و اون تفنگ بازی را خوب بلده. بعد که خودمو به مردن می زنم. و یک جورابیم داره که زرده. و با اون همه را یه مشت مالی میده. وقتی هم که از دستش بیرون می آورد. آخه نمی دونم به این فسقلی شیرین. این جوراب برای پا ست نه دست. خلاصه که خیلی نفس و مامانی شده. پسر کوچولوی خاله دیگه کم کم داره بزرگ میشه.

تقدیم به او که حس بودنش به من شوق زیستن میدهد. ولي از اين دو دردناک تر اين است. که نداني بايد صبر کني يا فراموش. ناچارا خوابی که نوشته بودم را به خاطر راهنمایی. و سفارش یکی از دوستان که گفته بود. دیگه خوابتون رو برای همه نگید . مثل یه پرنده هست که توی آسمونه . هر طور تعبیر کنی همون طور می شینه . را بر داشتم و از همینجا از اون فرد. که خوابم رو تعبیر کرد تشکر میکنم. کتک بدترین نوع خشونت علیه زنان نیست.

هر كجا هستم باشم اسمان مال من است. سلام به همه ی دوستان گلم. دیشب برنامه شبکه من تو که نگاه میکردم میگفت که داخل ایرا ن هم یک روز برای عاشقا هست 29 بهمن روز سپندار مذگان. چه قدر برام جالب بود همون موقع فکر کردم چه بهتر که ایرانیا به فرهنگ باستانیشون توجه نشون بدن این روز رو جشن بگیرن. ولی من ولنتاین هم خیلی دوست دارم. خب حالا اول داستان ولنتاین میذارم قشنگ بخونینش. هدیه اى بود كه به این فرد خاص داده مى شد و از سال.