برای شن ریزه ای که درغذایم بود. برای کم شدن سوی چشمان مادرم . صدای پیانو خیلی آرومم می کنه. ما از تهران اومدیم و عمل سخت خواهرم هیچ تاثیری تو درد قبلیش نداشت واقعآ موندیم که دیگه باید چیکار کنیم. من اومدم شهسوار وزندگی دانشجوییم وشروع کردم .

سلام به همه ی اونایی که در نبود من. به من سر زدن و نظر گذاشتن. مرسی که به وبم میاین و نظر میذارین. حالا دیگه مدرسه ها شروع شده موقع درس خوندنه. منم مجبورم که دیر به دیر به وبلاگ خودم بیام و همچنین وبلاگ شما. برام نظر بذارین اما یکم ممکنه دیر تائید بشه. یک روز به تو گفته بودم.