Date Range
Date Range
Date Range
ع شق آن ا گ ر باش د که میگوی ند. دل های صاف و ساده میخواه د. ع شق آن ا گ ر باش د که م ن دید م. ا نسان فو ق العاده میخواه د. شاخه ی لاغر بیدی کوتاه. برتنش جامه ای انباشته از پنبه و کاه. سایه اش سرد و سیاه. سایه ی امن کلاهش اما. لانه ی پیر کلاغی است که با قال و مقال.
لاجرم جاریست پیکاری سترگ روزوشب مابین این انسان وگرگ. زور بازو چاره این گرگ نیست. صاحب اندیشه داند چاره چیست. ای بسا انسان رنجور پریش. سخت پیچیده گلوی گرگ خویش. ای بسا زور آفرین مرد دلیر. هست در چنگال گرگ خود اسیر. هرکه گرگش رادراندازد به خاک. رفته رفته میشود انسان پاک. هرکه ازگرگش خورد هردم شکست گرچه انسان می نماید گرگ هست. آن که باگرگش مدارا میکند خلق وخوی گرگ پیدامی کند. مردمان گریکدگر رامیدرند گرگهاشان رهنما و رهبرند.
دیشب با یونس قرار گذاشتیم که با هم بریم خونه بابا اینها. کمی زودتر زنگ زد و گفت که پایینه و منتظر من. دلم واسش یه ذره شده بود یه هفته میشه که ندیده بودمش. واییییی عجب حالی داشتم دلم میخواست بغلش کنم ببوسمش از همون مشتها که خودش میدونه بزنم بهش ولی نمیشد. خلاصه که هم خوب بود و هم نه. شب هم ساعت 9 برگشتم خونه.
AVANT DE PARLER POUR RIIEN DIIRE, FERME TA GUEULE ET ADMIRE XD. Abonne-toi à mon blog! ENTRE NOUS ,.