سايت شخصي الحاج عبدالله خادم شاعرمعاصروبديهه سراي افغانستان. دوستان امروزی از پاس نمک دم میزنند. مدتی این طبل دوستی سخت محکم میزنند. هرزمان از بذل و بخشش درمیان آید سخن. هرکدام لاف سخاوت همچو حاتم میزنند. رفت و آمد مینمایند مدتی باهمدیگر. چند پلو باهم به بزم شادی و غم میزنند. از راه تقوا و دینداری ندارند صحبتی. صبح وشام باهم دم از دینار و درهم میزنند. بشنو از خادم که این دوستی نباشد پایدار. عاقبت دیدم سر یک لقمه برهم میزنند. پیش از آنکه طفل .

کاندیدای مستقل ولسي جرگه دور دوم انتخابات پارلمانی افغانستان. اینجانب که شهرتم در بالا تحریر یافته عزم متین دارم که با استعانت. جمهوری اسلامی افغانستان راه یابم. آرمان و هدف بزرگ من خدمت گذاری صادقانه و بدون ادعا و چشم.