Date Range
Date Range
Date Range
๑ ๑ توقفگاه دلشکستگان ๑ ๑. ๑ ๑ تنهایی ๑ ๑. خوابیده بودم کابوس میدیدم از خواب بلند شدم تا به آغوشت پناه ببرم. یادم رفته بود که از نبودنت به خواب پناه برده بودم. غروبا میون هفته بر سر قبر یه عاشق. یه جوون میاد میزاره گلای سرخ شقایق. بی صدا میشکنه بغضش روی سنگ قبر دلدار. اشک میریزه از دو چشمش مثل بارون وقت دیدار. رفتی و نیستی بدونی چه جگر سوزه جدایی. روشو بر گردوند و داد زد.
مشکلی در اجرای برنامه یا عملیات درخواستی پیش آمده است.
مشکلی در اجرای برنامه یا عملیات درخواستی پیش آمده است.