Date Range
Date Range
Date Range
چقدرسخته منتظره بهارباشی زمستون از راه برسه. چقدر سخته از دیدنش خوشحال بشه ولی اون ناراحت. چقدر سخته وقتی می بینیش فقط براش اشک بریزی. چقدر سخته دوسش داری ولی اون باور نکنه. چقدر سخته عاشق بشی ولی باور نکنی. چقدر سخته بخوای خودتو از تنهای در بیاری ولی نتونی. چقدر سخته تو تنهای اسیر بشی. چقدر سخته شبا براش اشک بریزی ولی باور نکنه. چقدر سخته از تنهای اشک بریزی. چقدر سخته بخوای بگی دوسش داری ولی نتونی. چقدر سخته تو تنهای خودت قدم بزنی. چقدر سخته تو تنهایت کسی مزاحم باشه.
نمیدونستم اینقدر فارق التحصیل شدن کیف داره. تازه اونم بعد از ۶ سال. تو این ۶ سال این همه علافی کردیم ولی هیچ کدومش به اندازه یک روز علافی بعد از فارق التحصیلی حال نداد. این آقای مهندس هم که خیلی لفظ خوبیه. حالا این ۶ سال رو اگه رویهم بزارم فکر کنم به اندازه ۴۰ واحد کلاس رفته باشم. رکوردهایی رو هم تو دانشکده زدم . فقط میخواستم بگم که فارق شدم از این صنعتی خراب شده که اصفهانیا بهش میگن هاوارد ایران یا بهشت و . اگه عمری هم باقی بود آناتومی اصفهانیا. هرگز از مرگ نهراسیده ام.
Je me sentais si seule. Seul lui, lui et encore lui.
بانه شهر من - دست نوشته ها و درد دلها را می نویسم برای اینکه به فردا می اندیشم - بانه شهر من. خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم. عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند. این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند. زمان حال فراموش شان می شود.