وبنوشتههای حسن علیشیری- ترانهسرا و مترجم. یکشنبه 8 دیماه سال 1392. یکشنبه 2 تیرماه سال 1392.

من از تو یاد گرفتم تموم زندگیمو حالا با کی بگم این قصه وابستگیمو رو دوش کی بزارم یه دنیا خستگیمو پ. ن دارم سعی میکنم بی تفاوت باشم. همین! ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻻﻥ ﺩﻟﺖ ﻭﺍﺳﻪ ﯾﻪ ﺑﯽ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺗﻨﮕﻪ. ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻐﻀﺘﻮ ﻗﻮﺭﺕ ﻣﯿﺪﯼ ﮐﻪ ﯾﻪ ﻭﻗﺖ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﮑﻨﯽ . ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺁﻫﻨﮕﯽ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﺪﯼ ﯾﺎﺩ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﻣﯿﻔﺘﯽ . ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﻭﺍﺱ ﺧﻮﺩﺕ ﺁﻭﺍﺯ ﻣﯿﺨﻮﻧﯽ . ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﺗﻮﯼ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﻏﺮﻕ. اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین. یک تجربه را بیرون بکش.

بستری امن برای تراکنش های شما. کارمزد کمتر برای فروشندگان فعال. ارائه درگاه پرداخت اینترنتی تنها با یک ثبت نام. حداکثر تراکنش موفق به همراه بیشترین امنیت اطلاعات. تسویه حساب روزانه و سریع. انجام تراکنش های مالی 24 ساعته در 7 روز هفته. سهولت در راه اندازی درگاه و استفاده از آن.

که خیلی وقته از سرم افتاده! کلافه ام از خودم. شدم مثل اون دختر بچه گلفروش. که همه زندگیش بسته به دست مردمانی. که از گل و احساس هیچی نمیفهمند. چندروزیه فکر میکنم اعتیاد دارم. اعتیاد پیدا کردم به خودم. دیگه جوش نمیزنم چرا مخاطب خاص ندارم. چون دیگه مخاطبی برای خاص بودن پیدا نمیکنم. بعضی ها برای ثبت موقت توی زندگیتم اضافیه اند. چه برسه به ثبت دائمی! همدیگر را درآغوش بگیرند.